
1-رفتیم گوسفند بخریم یارو می گه می خواین بکشینش؟
میگم په نه په ماشین خراب شده بود می خوایم سوارش شیم با بچه ها بریم شمال!!
2-پلیس راهنمایی کنار ماشینم وایستاده بود. رفتم جلو. پرسید راننده تویی؟ گفتم آره
یه برگه داد دستم میگم جریمه س؟؟ گفت پَ نَ پَ جای خوبی پارک کردی برگه ی صدآفرینته!
3-میخوام مسواک بزنم
مامانم می پرسه میخوای مسواک بزنی؟؟
میگم بله مامان جون..
میگه خمیر دندونم روش میزنی؟؟
میگم بله مامان جان..
میگه خاک تو سرت این همه موقعیت پ ن پ درست کردم واست استفاده نکردی
منم گفتم پ ن پ خز شده مامان جون
4-بهش می گم :زود باش دمپاییتو بده تا سوسکه نرفته
میگه :مگه میخوای بکشیش؟
پ نه پ می خوام بدم سوسکه پاش کنه نجس نشه
5-رفتم قصابی میگم زبون دارید یارو گفت پ ن پ لالیم
6-مامانم پشت ایفون :میخوای بیای تو؟ من :بله مامان.
(طرح مبارزه با پ ن پ<گروه فرزندان صالح)
7-ساعت ۸ صبح کلاس داریم. منم خمیازه میکشم و دهنم یه متر باز میشه.
میگه چیه خوابت میاد؟ پَ نَ پَ میخوام بخورمت
8-تو کلاس هی میگیم:
استاد خسته نباشید
استاد میگه یعنی وقت تمومه؟
گفتیم پَ نَ پَ همین الان از اتاق فرمان اطلاع دادن که ۱ ساعت به تایم کلاس اضافه شده!
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط: پ ن پ، ،

